تلافی

امروز واقعنی اعصابم خرد بود.از دست مردای بشعور.واقعا مرد هم مردای قدیم.توی اتوبوس ایستاده بودم و جا نبود بنشینم یعنی جای ما خانمها رو هم آقایون گرفته بودند.از آقای راننده خواستم که صندلی های جلو و خالی کنه تا خانمها بنشینند ولی گفت خانم اون تو ایستگاه که جای خانم و آقا جداست!!!!!!!!!!!!!

گفتم حداقل بگید پیدا شدنی از در عقب پیاده بشن.اون یک داد کوچولو زد که آقایون از در عقب پیاده بشن.یکسری زبون نفهم بازم می اومدند و از درب جلو پیاده می شدند.هر کی رد می شد منم محکم و زیرزیرکی کیفم و میزدم تو کمرش.یکیشون مردونگی نداشت لا اقل پاشه و جای خودمون و بده بهمون که خودشون هم موقع پیاده شدن زجر نکشند.

خیلی حرص خوردم جوری که هر کی می اومد جلو می زدمش.رسیدم دانشگاه و درب ورودی دانشکده فنی یک لاش باز بود و پسرای خنگ به زور رد می شدند.منم با پام اون یکی لنگه در و هل دادم که چشمتون روز بد نبینه زدم دهن پسر مردم جر خورد.وای چه نگاهی کرد بهم .گفتم الان که بزن زیر گوشم.یک معذرت خواهی آروم گفتم و زودی در رفتم.

تو کلاسم کلی به درس خوب گوش دادم وحسابی یاد گرفتم.آخه میدونی تمام حرصم از مردها رو سر اون پسر بدبخت خالی کردم

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین رضایی 22 - آبان‌ماه - 1390 ساعت 09:46 ق.ظ http://hosseinrezaei.ir

سلام آبجی عزیز
خوبی؟/
خیلی ممنون که به وبلاگم سر زدی
بایت سیستم نظر دهی بخداشرمنده
کاریش نمی تونم بکنم..
این نوشته ت رو که خوندم خدایی حرصم در اومد
چقدر یزیدی شما......الکی یه پسر دیگه رو زدی خوشحال شدی
ایش....!!!!!
هر چند اعصابت از یه جا دیگه خرده بوده ولی دلیل نمیشه که این کارو با جوون مردم کردی
خدایی از دستت ناراحت شدم
به امید دیدار
بازم به وبلاگم سر بزن
یا اگه دوست داری با اون یکی وبلاگ دیگم کار من و اونو لینک بده باشه؟؟
www.rezaei307.blogsky.com

مهرداد 23 - آبان‌ماه - 1390 ساعت 08:58 ق.ظ http://mehrdad-110.blogfa.com

واقعا مردا هم مردای قدیم با اینکه من خودم یه مَردم ولی بعضی وقتها از مرد و بطور کلی ازآدم بودن خودم خجالت میکشم البته مقصر اصلی خصلت آدمی و جو موجود هستش و... که از هرچی منعش کنی به اون چیز حریص تر میشه
بگزریم پس زدی توی دهن پسر مردم ، تلافی همه مردا رو روی سرش خالی کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد